بهترین ترجمه کتاب ضیافت افلاطون -خلاصه کتاب ضیافت افلاطون
کتاب ضیافت افلاطون می تواند گزینه مناسبی برای علاقه مندان به فلسفه و آشنایی بیشتر با استاد فلسفه (ارسطوی یونان) باشد. قبل از خرید کتاب به بررسی نظرات خوانندگان این کتاب می پردازیم:
ضیافت به معنای مهمانی است و نام کتابی که افلاطون نوشته و اولین کتاب فلسفی مکتوب نیز می باشد. این کتاب بنابر داستانی در مهمانی بزرگان در شهر آتن اتفاق افتاده است به نحوی که مثل همیشه وقتی در جمع سخن از عشق زمینی و مادی بیان می شود تا جایی که سقراط استاد افلاطون با صحبت در مورد عشق حقیقی و معنوی و الهی بحث را به چالش می کشاند و برای همیشه در داستان های افلاطون نقش اصلی را ایفا می کند.
مقاله پیشنهادی: انواع رانر رومیزی
کتاب ضیافت در385 سال قبل از میلاد مسیح کتابت شده است. سقراط، را معلم اول علم فلسفه نامیده اند. رساله ضیافت افلاطون را میتوان ترکیبی از اسطوره، فلسفه و داستان دانست و بی شک وجود همین ویژگی است که این اثر را حتی تا سالها بعد از انتشار، در لیست پرفروشترین و بهترین کتابهای قرن نگه داشته است.
مشخصات فنی
-
نویسنده/نویسندگانافلاطون
-
مترجممحمدابراهیم امینی فرد
-
ناشرجامی
-
موضوعفلسفه و منطق
-
سایر توضیحات(به مقدمه:محمدعلی فروغی)
کتاب ضیافت، اولین کتابی است که با تلاش و جدیت تمام افلاطون به بیان چیستی عشق واقعی پرداخته و با تلفیق نظریات وتفکرات گوناگون از اعصار گذشته تا به حال به یادگار گذاشته است. افلاطون این کتاب را 385 سال پیش از میلاد مسیح نوشته است.
مقاله پیشنهادی: بهترین مدل جاروبرقی سامسونگ
داستان از این قرار است که روزی در مجلسی در شهر آتن، متفکران شهرجمع هستند و بحث و گفتگو درباره نقش های جنسیتی، روابط جنسی در جامعه و تعالی غرایز اساسی انسان است. نقطه اوج این بحث زمانیست که سقراط، استاد افلاطون که مدافع عشق خدایی و معنوی است و آن را باعث تعالی جسم انسان می داند، این دیدگاه را به چالش می کشاند. در کتاب ضیافت افلاطون هم درباره ماهیت عشق، عشق به عنوان واکنشی به زیبایی ، نیرویی کیهانی، انگیزه ای برای کنش های اجتماعی و ابزاری برای تربیت اخلاقی سخن به میان آمده است.
مقاله پیشنهادی: آیا سرفیس بخریم
کتاب ضیافت افلاطون نوشته ایست عاشقانه و بصورت داستانی روایت شده است. کتاب ضیافت، از مهمترین دیالوگهای افلاطون می باشد با موضوع اروس یا عشق که در یکی از مهمانیهای بزرگ آتن، که استادش سقراط نیز حضور داشته، اتفاق میافتد.
سقراط، را معلم اول علم فلسفه نامیده اند. همچنین نخستین شهیدعلم فلسفه نیز سقراط است. شاید ماجرای خوردن جام زهر به دلیل ستمی که جاهلان زمانش بر او داشته اند نامش راهمیشه ماندگارکرده است. در مقاله ی پیش رو به بیان هر چند اجمالی اما افکار این فیلسوف دوست داشتنی را در باب عشق و زیبایی و حکایتهای شیرین و دلنشین، از روزهای آخر عمر ایشان در زندان و جمع دوستانش می باشد.
مقاله پیشنهادی: بهترین مارک نشاسته ذرت
همان طور که بیان شد، شاید تاریخ نگاران واقعی این رساله، به درستی معلوم نباشد. اما شواهد بر این گواه است که این رساله پیش ازسال385 نوشته شده است با گفتگوهایی میان سقراط و افلاطون، البته در آن چهره شاخص سقراط است و به گونه ای روایت شده که خواننده شاهد گفتگوی شخصیت های داستان می باشد.
مقاله پیشنهادی: ماسک زغال رینوزیت
دومین فیلسوف بزرگ بر اساس فلاسفه بزرگ یویان (سقراط، افلاطون و ارسطو) آریستوکلس ملقب به افلاطون (Plato) یا پلاتون، است. افلاطون اولین فیلسوفی است که آثار مکتوب از او به جا مانده است. بسیاری معتقد اند افلاطون بزرگترین فیلسوف تاریخ است. و شایدچیزی که نام این فیلسوف را در میان عامه مردم پر رنگ و پابر جا گذاشته مفهومی به نام عشق افلاطونی باشد. که البته ریشه این عبارت هم به همین کتاب بر می گردد.
ضیافت (Syposium) یا نام دیگرش باب عشق است به معنی تعریف افلاطون از عشق می باشد. فیلسوفی پر سرو صدا که مجموعه گفتارهای استادش سقراط را به رشته حریر در آورده است همین کارش موجب تردید بسیاری افراد در مورد شخصیت سقراط است که عقیده دارند سقراط ساخته ذهنیت افلاطون است و وجود خارجی نداشته است. نقد برخی از فلاسفه جدید به افلاطون این است که اوفلسفه را از آنچه هدف اصلی اش بوده دور کرده است. در صورتی که فلسفه برای رساندن خود آگاهی انسان و جامعه خلق شده تا زندگی را برای نسل بشر لذت بخش و شیرین کند. در هر صورت رساله ضیافت افلاطون با نگاه جدیدی به عشق که مفهوم غنی دارد می پردازد.
مقاله پیشنهادی: شیرآلات با کیفیت و قیمت مناسب
آپولودوروس به دوست خود گفت:
- گویا موضوعى را که از من مىپرسى، هنوز به خاطر داشته باشم. چرا که دیروز هنگامى که من از فالِرون به شهر خود باز مىگشتم، در راه یکى از دوستانم به نام گلاکون که من را از پشتِ سر دیده بود، از دور به شوخى صدایم کرده و مرا نزد خود خواند. پس من ایستادم تا او رسید و گفت:
- اى فالِرون، آیا ممکن است لحظهاى ایستاده از گفتگوهایى که دربارهى عشق در خانهى آگاتون و با حضور سقراط و آلکیبیادس و چند نفر دیگر انجام شد برایم تعریف کرده و مرا از آن آگاه سازى. من بسیار مشتاقم تا حرفهایى را که دربارهى عشق گفته شده بشنوم. زیرا رفیق من فونیکس پسرِ فیلیپوس از آن باخبر بوده به من اظهار داشت و گفت که تو مىتوانى آن داستان را واضح و به طور مشروح بازگویى. پس لطف خود را از من دریغ مدار و شرح آن ماجرا را برایم حکایت کن. چه من تو را در نقل اخبارِ دوستانت راست گو یافتهام…
بر اساس تحقیقات به عمل آمده زمان دقیق نوشته شده این رساله مشخص نیست اما بنابر تجربیات این اثر به حدود چهارصد سال پیش از میلاد مسیح برمی گردد.
- خلاصه داستان کتاب ضیافت
درکتاب ضیافت افلاطون چنین نقل شده است که روزی بزرگان و متفکران آتنی در یک مهمانی دور هم جمع شده اند و مشغول بحث و تبادل نظردرباره موضوع عشق هستند و مساعلی مثل جنسیت، نقش هر جنس، روابط جنسی در جامعه و غریزههای انسانی مطرح می شود. نقطه اوج داستان وقتی است که سقراط از چیزی می گوید که خلاف عقاید مرسوم آن جامعه است.اوعشق مادی که در آن میل به تولید مثل وجود دارد را پست دانسته و از عشق معنوی که کمال مطلوب انسان است سخن می گوید. در واقع چکیده افکارو عقاید سقراط و افلاتون این است که آنچه در درون و سیرت انسانهاست نسبت به چیزی که ظاهری و عینی است برتری دارد.
- افتخارات کتاب ضیافت افلاطون
کتاب ضیافت افلاطون را می توان ترکیبی از اسطوره، فلسفه و داستان معرفی کرد. حتما وجود این ویژگیهاست که موجب شده تا این اثرحتی بعد از سالها، در لیست پر فروش ترین کتاب های قرن قرار بگیرد. این کتاب در فهرست کتابهای منتخب سایت نیویورک تایمزهم قرار دارد و اهمیتش به این حد است که متفکرانی چون دکتر الهی قمشهای نیز در وصف کتاب حاضر اینگونه گفتهاند:
“این کتاب از غنیترین رسالههای فلسفی است که به وسیله افلاطون نوشته شده است و مطالعه آن برای کسانی که به فلسفه علاقه دارند ضروری”
- در باره افلاطون
افلاطون (Plato) یا آریستو کلس با داشتن هوش بسیار بالا یکی از بزرگترین فیلسوفان تاریخ است که در یونان باستان و 427 سال پیش از میلاد در خانوادهای ثروتمند و اشرافی متولد شد. افلاطون درنزد اساتیدش در زمینههایی مثل موسیقی، فلسفه، ادبیات، ژیمناستیک و سایر علوم به کسب دانش و مهارت پرداخت. او در دوران جوانی برای افزایش کامل آگاهی و دانش و معرفتش به عنوان شاگرد نزد سقراط رفت. افلاطون به همراه استادش سقراط و شاگردش ارسطو سه فیلسوف برجسته یونانی هستند. اکثر آثاربه جا مانده از افلاتون، معمولا بیان مکالمات و گفتگوی میان دو یا چند نفر است. از جمله مهمترین واصلیترین شخصیت این مکالمات و گفتگو های افلاطون سقراط محسوب میشود.
- محمدعلی فروغی
محمدعلی فروغی ملقب به ذکاء الملکف روشن فکر، مترجم، فیلسوف، سیاستمدار و روزنامهنگار متولد سال 1254 خورشیدی در تهران است. در دوران پهلوی اولین نفری بود که به سمت نخستوزیری رسید. یکی از مهمترین مبارزان انقلاب مشروطه در دوره قاجاربود که دو بار نماینده مجلس شورای ملی شده است.. از مهمترین آثار ادبی محمدعلی فروغی میتوان به تصحیح کلیات سعدی، تصحیح رباعیات خیام، سیر حکمت در اروپا، ترجمهی گفتار در روش و… اشاره کرد.
- بخشی از کتاب ضیافت افلاطون به این شرح است: چون بخشی از خود کتاب هست زیاد نمیشه دخل و تصرف کردو ویرایش کرد.
اروس از پدر و مادر خود هر دو ارث می برد. میراثی که از مادر می برد این است که همیشه تهیدست و فقیر بماند و از لطافت و زیبایی هم بینصیب و بی بهره باشد. این درست مخالف چیزی است که دیگران گمان می کنند. او نیز خشن است و رنگپریده و نگران، نه کفش به پا دارد و نه برای آرمیدن مسکن و مأوایی. بر روی زمین عریان زیر آسمان میخوابد. گاهی دربازارهاو کوچه ها و یا درمهمان خانه ها شب را صبح می کند و مثل مادرش بینوا وفقیر و تهیدست است.
اما از طرف دیگر،چیزی که از پدر به ارث می بردچنین است که همانند پدرش شکارگر زبردست و ماهری است که با نهایتِ دلیری و شجاعت و نشاط در جستوجوی خوبی و زیبایی است، و هر لحظه چارهی تازهای و راهکاری جدید میاندیشد، و هر روز از مسیر دیگری وارد میشود و لحظهای از جستوجوی دانش و معرفت و آگاهی بازنمیایستد، و درعینحال نیز جادوگری زبردست ماهر و حیلهگر است.
نه شبیه به خدایان ومعبود است و نه به آدمیان می ماند. بلکه همانند پدرش اگر در یک روز تیرش به هدف بخورد، شادی و شعفی بیپایان پیدا میکند و شکفته میشود وخوشهال است، گاهی هم پژمرده و نگران و نا امید میگردد و باز دوباره سرزنده و شاد میشود، هر چه بهدست آورد زود از دست میدهد، بهطوریکه عشق همیشه نه تهیدست و فقیر است و نه توانگرو غنی، و در دانایی و توانایی نیز وضع به همینگونه است. یعنی بین این دو قرار دارد.
اما حقیقت امر این است که خدایان به دنبال کسب حکمت و دانش نیستند چرا که خود منبع علم اند. شخص نادان هم به تحصیل دانش نمی رود. زیرا خود را دانا میداند و بدبختی افراد نادان در همین است. و همچنین است حال آدمی که واقعاً خردمند است. چون انسانهای دانا، دانا هستند، خود را بینیاز از طلب و جویای دانش میدانند. آنکه نه فضیلت و بزرگی دارد و نه دانش، به آنچه هست خرسندو رضایت دارد ، چرا که زیباتر از آن را نمیشناسند و چون مورد نیاز هم نیست، پس میل و رغبت به آموختن آن هم ندارد. اما آنان که در میان این دو دستهاند به طلب حکمت هستند . نخست اینکه مقامش در میان علم و جهل واقعی بوده (از دستهی سوم بهشمار میآید). دوم آنکه حکمت و خود تدبیری از زیباترین چیزهاست و عشق در میان علم و جهل و نادانی واقع است و این حالتش به سبب آن است که از پدری بینیاز و خردمند، و از مادری تهیدست و نیازمند و نادان زاده شده است.
خرید محصول